نقش زنان در توسعه از اوایل دهه 70 بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. واقعیت آن است که نوسازی و توسعه، دستاوردهای نامتعادلی برای مردان و زنان در کشورهای در حال توسعه به همراه داشته است، به طوری که مردان بهرهمندان و زنان قربانیان این فرایند بودهاند. تواناسازی زنان و مشارکت آنان در توسعه، نیاز به پیشرفت فرهنگی آنان دارد.
همانطور که می دانیم نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند و در ایران هم زنان 3/49 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند. زنان یکی از مهم ترین گروههای اجتماعی متاثر از کیفیت محیط زیست و در عین حال موثر برآن می باشند. آنان با مسئولیت عمیقی که از ایام گذشته در تمام سطح کره زمین در زندگی داشته اند، بخصوص در اداره خانواده به رموز محیط زیست آشنا بوده و آن را نسل به نسل کاملتر کرده و به آیندگان سپرده اند. این گروه عظیم اجتماعی به لحاظ ارتباط مستقیم و موثری که با دیگر گروههای اجتماعی دارند، علاوه بر وظایف شخصی و خانوادگی می توانند بیشترین نقش را در حرکت های اجتماعی از جمله حفاظت محیط زیست و دستیابی به توسعه پایدار ایفا کنند. از این رو زنان می توانند به عنوان مرکز ثقل در مدیریت منابع حساس و همچنین دست یافتن به نتیجه موثر در رابطه با محیط زیست عمل کنند. متاسفانه توجه به این مسئله با موانعی مانند کمبود شأن و منزلت اجتماعی، آموزش، تامین اعتبار مالی، حقوق مربوط به مالکیت زمین و عقب ماندگی سیاسی روبرو می باشد. زنان بطور سنتی در شرایطی که دوره های آموزشی، تکنولوژی و راههای دسترسی به مساعدت های تکنیکی در حال اجرا بوده است، کنار مانده اند. در دستور کار 21 از کلیه کشورهای عضو سازمان ملل متحد خواسته شده است که در سیاست های کلی خود سهم بیشتر و موثرتری برای زنان در برنامه ریزی های توسعه (تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریت ) قایل گردیده و تا سال 2000 موانع مشارکت آنان در حرکت های زیست محیطی را برطرف نمایند. زنان در سراسر جهان نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای در اداره امور خانواده و جامعه دارند. آنان برای تسریع روند تغییر و تحقق هدفهای توسعه پایدار، میتوانند مسؤولیت بسیار جدی و مهمی را برعهده گیرند. آموزش زنان و مشارکت آنان در بازارکار نقش به سزایی در توسعه کشور داشته به گونهای که حدود نیمی از جمعیت شاغلین درکشور را زنان تشکیل میدهند. از سوی دیگر، در هر جامعهای پرورش نسل آینده به دست زنان است و حتی اگر آنها جذب بازار کار شوند، آموزش میتواند آنها را در پرورش بهتر فرزندان یاریگر باشد در کشور ما طی سالهای اخیر زنان هم در بحث اشتغال فعالیت عمدهای داشتهاند و در این زمینه باید فعالیتهای فرهنگی را در جهت بهبود نقش سنتی مادران انجام دهیم تا موقعیت زنان در جامعه بهبود یابد و زنان با تزریق فکر و ایده به کالبد اقتصادی جامعه، مسیر رشد و توسعه را هموارتر سازند. آنها میتوانند در تمام قسمتهای اقتصادی بازوی اصلی و قدرتمندی برای پیشبرد اهداف باشند به عنوان مثال در بسیاری از نواحی کشورهای در حال توسعه، رشد زنان در اداره امور کشاورزی، آب، جنگلداری و منابع انرژی افزایش یافته است. زن به عنوان یک مادر و یا به عنوان شخصی که در زندگی اجتماعی و شغلی با افراد مختلف در ارتباط است و به خاطر ویژگیهای روحی و عاطفی به خصوص خود میتواند یک حامی و نگهبان در جامعه و در نتیجه حافظ توسعه پایدار باشد زنان باید به خود اهمیت و ارزش خاصی دهند تا بتوانند در تمام زمینهها مدیران خوبی باشند در دنیا زنانی وجود دارند که با همت و سعی خود توانستهاند مدیران موفقی شوند. از جمله مسؤول برنامهریزی اقتصاد شرکت نوکیا که با سیاستهای خاص خود شرکت را در سطح جهانی مطرح کرده است و البته از اینگونه افراد در جامعه زیاد داریم و در واقع اعتماد به نفس در هر شخصی رمز موفقیت است. زنان بایستی هنجارهای رفتاری مشخص و تعیین کنندهای را در زمینههای مختلف بپذیرند و آنها را ترویج دهند ولی اجرای این برنامهها احتیاج به یک محیط سالم در جامعه دارد ولی با این وجود هنوز در جامعه ایرانی نرخ مشارکت زنان کم است.
و براساس سرشماری سال 1375 در ایران بیش از 13 میلیون زن ایرانی شغل خودرا خانهداری توصیف کردهاند البته این تعداد به منزله پایین بودن چشمگیر نرخ مشارکت زنان در بازار کار است و علت این امر هم نقش دوگانه زن در خانواده و اجتماع است. زن با بهرهمندی از خصایل، استعدادها و روح لطیف انسان گرایی در پی ایجاد آرامش برای هر دو محیط است. پس توسعه کشورهای درحال رشد برای زنان نقشی دوسویه به همراه دارد و بیگمان نقش زنان در مشارکت مفهومی فراتر از حضور آنان دارد. براساس پیشبینیهای انجام شده تا سال 1388 یک سوم نیروی کار زنان بین سنین تا 24ساله است و عرضه نیروی کار زنان در گروه سنی 24 – 20ساله از 2/17 درصد در سال 1375به 32درصددر سال 1388افزایش خواهد یافت و به عکس سهم آنان در گروه سنی 25 ساله و بیشتر از 3/61 درصد به 56 درصد کاهش خواهد یافت. در واقع نرخ مشارکت زنان روندی فزاینده داشته است و از مهمترین دلایل این افزایش را میتوان در افزایش سطح تحصیلات زنان عنوان کرد. علاوه بر این عامل، افزایش سطح تحصیلات موجب بالارفتن سن ازدواج و کاهش نرخ زادو ولد گردیده که موارد فوق مشارکت در فعالیتهای اقتصادی را تشدید نموده است و با توجه به این موارد پیش بینی میشود که در سالهای آینده نرخ مشارکت زنان و عرضه کار آنان همچنان از روندی فزاینده برخوردار شود که این امر باعث رشد توسعه اقتصادی کشور میگردد.
در خصوص نقش زنان در توسعه شهری هم می توان گفت که در مدیریت شهری و کلانشهرها، خانواده اساس تشکیل جامعه است. چرا که محور خانواده بیشترین نقش و عمیق ترین تاثیرات را در جامعه دارد که آغاز این حرکت نیز از خانواده و محوریت در خانواده به عهده زنان جامعه امروز است. ایجاد زندگی عادلانه، فراهم ساختن شغلی آبرومند و تربیت صحیح سه رکنی است که ستون ایجاد شهری پایدار را محکم و استوار می کند.
و سرانجام مدیران جامعه باید بستر مناسبی را برای حضور زنان در عرصه های مختلف جامعه فراهم کنند، چرا که بدون ایفای نقش زنان در جامعه خیلی از فرصت ها را از دست خواهیم داد.
بشنوید...
گردآورنده: جاهده تکیه خواه